سلاااااااااااااااام خوشملای خووووووووودم
اگه میخواااااااااای خودتونو بشناسین وبدونین چه شخصیتی دارین به سوالاااااااااااااای زیر صادقااااااانه ی صادقانه جواب بدین
بعدش برین ادامه ی مطلب جوابارو بدین نظرفراموش نشه ها باااااااااااااشه خوشملاااااااااااااا
.
.
ازنظررواااااااانشناسای محترم این روانشناسی تایید شده وگفتن کسایی که این سوالارو میخوونن باضمیرناخودآگاه خودشون جواب میدن
این ضمیره خودآگاه باآدم چه کارااااااا که نمیکنه
حالا نوبت هم باشه نوبت سوالاست
خوب اول تصور کنین توی یه بیابون خشک و بی پایان درحال راه رفتنین خسته گرسنه تشنه
پس از5ساعت پیاده روی...... ناگهان یه ساختمون مجلل و باشکوهی درجلوی شما ظااااااااهرمیشه
1-ساختمونی که جلوی شما ظاهرشده چیه؟ الف.قصر ب.موزه ج.هتل د.بنای مذهبی<مسجد,کلیسا>
2-ازچه راهی وارد خونه میشی؟ الف.پنجره ب.در ج.بالکن د.تونل زیرزمینی
وقتی میری توش یه جای قشنگ و مجلل و خلاصه توپ میبینی توحال وهوای خودتی که صدای زنگ درو میشنوی درو باز میکنی همونیو میبینی که واقعا میخواستی پیشت باشه
3-اون شخص کیه؟
همینطوربرای خودتون میگردین که یه پلکانی رو میبینین 4-مارپیچی است یامستقیم؟
5-چندپله بود<هرعددازیک تابینهایت>
6-بعدوارداتاقی میشویددلتان میخواهد این اتاق چقدبزرگ باشه؟ الف.به اندازه ی یه آکواریوم ب.یه اتاق معمولی ج.به اندازه ی یه جنگل د.اندازه ی اقیانوس آرام
7-دلتان میخواهد دیواراتاق چه رنگی باشه؟ الف.قرمز ب.سیاه وسفید ج.ارغوانی د.زردپرتقالی , و.رنگ های رنگین کمان
8-یه میزجلوتون ظاهرمیشه چه شکلیه؟ الف.گرد ب.مربع ج.مثلث د.بدون شکل خاصی
9-ظرفی با5میوه روی میزه یه میوه انتخاب میکنی اون چیه؟ الف.گیلاس ب.کیوی ج.طالبی د.هندوانه
10-میوه ای که انتخاب کرده ایت شمارایاد چه کسی می اندازد؟
11-شما میوه را برمیدارید: الف.بلافاصله اونومیخورین ب.قسمت کرم خورده راجدا میکنین وقسمت سالمش رامیخورید ج.آن رامیبرید میبینید کرم خورده است وبعدبه خوردنش ادامه میدهید د.اگرکرم خورده باشد تمامش رادورمی اندازید
12-ازساختمان خارج میشوید 5حیوان میبینید:آهو,اسب,موش,دلفین,فیل این حیوانات رابه ترتیب الویتی که برایتان دارد رده بندی کنید.....
واسه جواباش برو ادامه مطلب....
.
.
ازنظررواااااااانشناسای محترم این روانشناسی تایید شده وگفتن کسایی که این سوالارو میخوونن باضمیرناخودآگاه خودشون جواب میدن
این ضمیره خودآگاه باآدم چه کارااااااا که نمیکنه
ادامه مطلب...
سلام نانازیا
خوبییییییییییییییین؟
این یه صفحه ازدفترخاطرات یه عاشقه
نظریادتون نره جیگملی های خودم
«نمیدونم چرا اینا رو مینویسم...
امروز دلم هواشوکرده بود
خیلی دوست داشتم مال من بشه امانشد
من یه نتیجه ی بزرگ از زندگیم گرفتم ولی تاوان بزرگی واسش دادم
عشق مال ما دخترا نیست
به قول یکی ازدوستام:دل ما زندونیه رسم و روسوم هاست
توجامعه ی ما اگه دختری دل به کسی ببنده جرمش ازیه جانی هم بدتره
البته قبول دارم خانمایکمی احساساتی هستن
ولی دلشون مال خودشونه میتونن عاشق بشن
بگذریم کسی که من عاشقش شدم عاشقم بود
به هزاردری زد تا تونست ثابت کنه دوستم داره
میدونستم دوستم داره ولی نمیتونستم بگم منم میخوامش
آخه مردادیا مغرورن مشکل منم همین بود
حاضربودم بسوزم وبسازم ولی نگم دوستش دارم
کنارم بود هرروز میدیمش همیشه توراه مدرسه میومد منو ببینه
میگفت یه روزی منومال خودش میکنه
ولی نمیدونست سرنوشت ازاون قوی تره
وقتی بابام حرف زد خیلی مصمم بود
ولی بابام مصمم تر خوابوند بغل گوشش
آخه بابام ازخانواده ی اونا بدش میومد هیچ وقت رفت وآمد نداشتیم
منع شده بودیم
خیلی اومدورفت ولی نشد
آخرین روز بهم گفت اگه بگی دوستم داری تاآخرش میمونم
ولی بازغرور لعنتی نذاشت
حالا افسوس میخورم که چرااون روز بهش نگفتم میخوامش مثل خودش
الان افسوس میخورم که یه دنیابینمون فاصلست
من اینجااون یه جای دیگه ی دنیاداره زندگی میکنه
من میسوزم و میسازم اون زندگی تازه ساخته
خودش گفت دیگه بهم فکرنمیکنه
عشقشو صرف آدمی میکنه که لیاقت داشته باشه
راست میگفت من لیاقتشو نداشتم .......»
دیوونه ای میره شهرداری,برای رنگ زدن جدولهااستخدامش میکنن.بازرس شهرداری روزاول میره ببینه اوضاع کارش چطوره میبینه 20جدول رنگ زده میگه:خوب زرنگه. روزدوم میبینه 10تارنگ زده روزسوم میبینه 5تارنگ زده روز چهارم میره میبینه 2تارنگ کرده, روزپنجم میبینه یکی رنگ کرده به جایی میرسه که یه روزدرمیون یکی رنگ میکته یاروشاکی میشه میره ازش میپرسه:باباداری چیکارمیکنی؟نه به روزاولت نه به حالات؟ دیوونهه میگه:آخه هرروزداره سطل رنگ ازم دور میشه..؟
معلم:حمید سه حیوون وحشی نام ببرکه اولش«ش»باشه.
حمید:آقااجازه شیر,شغال,شهاب اینم جای گازگرفتنش
ترکه میره خواستگاری.عروس باراول عطسه میکنه بار دومآروق میزنه بارسوم میگوزه ترکه میگه:ماشاالله عروس خانم از هر سوراخش یه هنر میباره
ترکه زنگ میزنه110میگه فرمون,کلاج,ترمزودندمو دزدیدن
پلیس میگه:ترکی؟
میگه:آره
پلیسه میگه:صندلی عقب نشستی بیا جلو
رضامیره مغازهمیگه:آقایه بیسکویت بده
مغازه دار میگه:ساقه طلایی خوبه؟رضامیگه:نه
مغازه دار میگه:گرجی خوبه؟ رضامیگه نه
مغازه دار میگه:مادر خوبه؟رضا میگه:قربان شما سلام میرسونن
به دیوونهه گفتن سلام گفت:هان بهش گفتنن :نگوهان بگو علیک سلام دیوونهه گفت:هان
سلام جوجوهای خوشکل
امروز واستون چندتاعکس توپ میذارم حالشونو ببرین البته بگم مردم تا تونستم پیداشون کنم هاااااااا
اونقده گشتمو گشتم تااینکه همین چندونه رو پیداکنم اگه نظرنذارین دعا میکنم همه ی پیشیای دنیابیان سراغتونو
بجای شام بخورنتون
هاهاهاهاهاها
ادامه مطلب...
سلاااااااااااااااااااااااااااااااام جیگملی ها
امروز خیلی خوشحالم
آره دیگه
مگه خبرنداری؟
بااااااااااااااااااااااااااابا توهم آخرشیا
فهمیدی چی میگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه؟
همون دیگه....
اونی که همه میدونن
نمیدونی ؟؟؟
خوب بروازاونایی بپرس که میدونن
من.....؟
متاسفم....
آخه بابام نمیزاره
ماکه مثل شما نیستیم
من اگه بگم شاکی میشی ها
بگم؟
خودت خواستیا
باشه باشه حالا چرا میزنی؟
چیه فک کردی گردن کلفتی؟
یه فیلیپینی میزنم تا......
باباشوخی کردم
آره جونم واست بگم که
منم نمیدونم
جوجوسرکارت گزاشتم
کلاه به سرت گزاشتم
کلاهه خیلی تنگ بود
اندازه ی توی منگ بود
.
.چیه خوشت اومده سرکارت گزاشتم
آره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مزدکارم چی؟
اول یه نظربذاربعد